واکاوی دیدگاه شهید رئیسی در تحدید فقهی قرعه و توسعۀ قاعده عدل و انصاف در حکمرانی قضائی
کد مقاله : 1425-ICR-FULL
نویسندگان
علی محدث اردبیلی *1، سید باقر محمدی2، محمد حسینی3
1پژوهشگر مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد (ص)، دانشجوی دکتری دانشگاه علوم اسلامی رضوی
2دبیر حلقه فقه الجزاء مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد (ص)
3پژوهشگر مدرسۀ عالی فقاهت عالم آل محمد (ص)
چکیده مقاله
چکیده
قاعده قرعه و قاعده عدل و انصاف از اصول بنیادین فقهی در حکمرانی قضائی به شمار می‌روند که به ترتیب در شرایط مشکل و مبهم و در راستای تحقق حداکثری عدالت مورد استناد قرار می‌گیرند. با این حال، تعیین نسبت میان این دو قاعده و تبیین حدود و ثغور هر یک از آن‌ها از چالش‌های اساسی در نظام قضائی است. اهمیت این مسئله از آن جهت است که گستره قاعده قرعه، در صورت عدم تحدید، ممکن است به تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر شانس و تصادف منجر شود، در حالی که توسعه بیش از حد قاعده عدل و انصاف نیز ممکن است به نوعی بی‌قاعدگی در نظام حقوقی بینجامد. شهید رئیسی با ارائه دکترین خاص خود، رویکردی نوین در تحدید قلمرو قرعه و توسعه قاعده عدل و انصاف مطرح کرده است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، ضمن واکاوی مبانی و مفاهیم این دو قاعده، دیدگاه شهید رئیسی را در این زمینه بررسی می‌کند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که بر اساس این دکترین، تفسیر مضیق از مفهوم «امر مشکل»، موجب کاهش قلمرو قاعده قرعه شده و در مقابل، توسعه دامنه قاعده عدل و انصاف با استناد به سیره عقلاء و تخصیص عمومات قرعه به‌واسطه ادله عدل و انصاف، زمینه‌ساز ارتقای نقش این قاعده در حل منازعات است. این تحلیل نشان می‌دهد که چنین نگرشی، ضمن تقویت مبانی عدالت در نظام قضائی، به کاهش تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر شانس و احتمال انجامیده و موجب تقویت نقش انصاف و عقلانیت در رویه‌های قضائی می‌شود.
کلیدواژه ها
شهید رئیسی، قاعدۀ قرعه، قاعدۀ عدل و انصاف، حکمرانی قضائی، دکترین فقهی-حقوقی
وضعیت: پذیرفته شده