تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت شهید رئیسی از منظر نظریه پیوستگی جیمز روزنا(۱۴۰۰-۱۴۰۳) |
کد مقاله : 1046-ICR-FULL |
نویسندگان |
علی کرم پور *1، راضیه نعمت اللهی2 1دانشجوی کارشناسی ارشد، گرایش نظام قدرت جهانی، دانشگاه تهران 2دانشجوی کارشناسی ارشد، گرایش روابط بین الملل، دانشگاه یاسوج |
چکیده مقاله |
در پژوهش حاظر، تلاش شده است که سیاست خارجی دولت سیزدهم (۱۴۰۰-۱۴۰۳)که گفتمان همسایه محوری و شرق گرایی به عنوان دال مرکزی آن شمرده می شود در قالب نظریه پیوستگی جیمز روزنا مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. نظریه پیوستگی روزنا بر متغیرهای فرد، نقش، دیوان سالاری اداری، نظام بین الملل و جامعه داخلی تاکید دارد و به عنوان نماینده ی تلفیق دوسطح خرد و کلان قلمداد می شود. در این مقاله استدلال می شود که در تعقیب خطوط سیاست خارجی دولت سیزدهم، از بین پنج متغیر حاظر در نظریه پیوستگی، سه عامل نقش، فرد و دیوان سالاری به مراتب مهم تر از سایر متغیر ها بوده اند. به نحوی که سایه افکندن سیاست نگاه به شرق و مقاومت محور بر ساختار سیاسی و یکدست شدن ساحت سیاست کلان کشور در پیوند با شخصیت مکتبی و ولایت مدار شهید رئیسی باعث شد که سیاست شرق گرایی به صورت پررنگ تر و به عنوان یک عامل توازن کننده و خنثی ساز تحریم ها، در برابر کشورهای غربی در اولویت دستور کار دستگاه دیپلماسی قرار گیرد و در همین راستا روسیه و چین به عنوان دو شریک مهم تجاری-سیاسی ایران عمل کنند. عضویت دائمی ایران در سازمان های شانگهای و بریکس، تقویت محور مقاومت و گسترش روابط با کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله دیگر موفقیت های کلان سیاست خارجی دولت شهید رئیسی محسوب می شود که در پرتو توازن محوری در سیاست خارجی محقق شده است. |
کلیدواژه ها |
سیاست همسایگی، شرق گرایی، گفتمان مقاومت، شهید رئیسی، خنثی سازی تحریم ها |
وضعیت: پذیرفته شده |